شاید از این زاویه
دوست داشتن شبیه دونستن و یا فهمیدنه
وقتی یه چیزی رو بدونی و یا بفهمی
دیگه دست خودت نیست که ندونیش
شاید از این زاویه
دوست داشتن هم نو عی آگاهیه !
فکر کنم خودشه . همه چی مثل همون اول آشناس . آره . زبریه دیوارا . بوی گچ نم و چب در . خود خودشه . کنج دنج کمد دیواری . تاریک و پنهان . صدای بیرون هست اما خودش نه . همون جای خصوصیه همیشگی .
نشد که نبودم . که بودم دست خودم نبود . که حالم بهش نمی ساخت . که نمی خواست لابد . بی خیال . شاید بشه دوباره تو این کنج جا شم . که تاریک باشه . که تنگ باشه . که خصوصی . . . . آره ! باید خصوصی هم باشه .
باشد که باشم . . . .
دور لبم گسه دهنم گسه . دور لبم . دهنم . گسه . چون . چون خودم گسم . چون روزام گسه . گس مث کونه ی خیار وقتی که از سر خورده باشیش . مث لبای داداش اون لکاته . گس مث روزای بچگی که تنها تو کوچه بازی میکردم .
گس
مث این روزای بی تو م که نمیدونم کجای دنیامی .
دارم فک میکنم ریتم سوختنه کاغذه سیگارم دو و چاره یا چاروچاره اسلوو
هنوز با تفره رفتن مشکل اخلاقی پیدا نکردم
امروز دوباره جواب داد واسه اینکه دروغ نگم
اونم به تو coral جان