فکر کنم خودشه . همه چی مثل همون اول آشناس . آره . زبریه دیوارا . بوی گچ نم و چب در . خود خودشه . کنج دنج کمد دیواری . تاریک و پنهان . صدای بیرون هست اما خودش نه . همون جای خصوصیه همیشگی .
نشد که نبودم . که بودم دست خودم نبود . که حالم بهش نمی ساخت . که نمی خواست لابد . بی خیال . شاید بشه دوباره تو این کنج جا شم . که تاریک باشه . که تنگ باشه . که خصوصی . . . . آره ! باید خصوصی هم باشه .
باشد که باشم . . . .
بودنت مدام رفیق...
منظورت از خصوصی همان یواشکی ست دیگر ؟!
سلام عزیز
خوش امدی
ساعت دلتنگی همه ی ساعت ها ست
هر وقت به طاعون بیایی خوش موقع است
زود به زود بنویس رفیق...باید بخونمت/.
یه جا که کنج باشه...تاریک باشه...خلوت باشه...خصوصی هم نشد, نشد...حال آدم رو خوب می کنه.
سلام
و سپاس
حصورت اتش بازی ست
رسیدن به خیر!
-
باشد که باشی .. ; )